روزی در روزگار نه چندان دور، خانم‌ها و آقایان از دوختن جوراب‌های سوراخ خجالت نمی‌کشیدند؛ روزی در روزگار نه چندان دور، مادرها سر زانوی پسرهای‌شان پارچه‌ی کلفت می‌دوختند تا ساییده نشود؛ روزی در روزگار نه چندان دور، دخترها بافتنی بلد بودند و شال و کلاه زمستان‌شان را خود می‌بافتند؛ روزی در روزگار نه چندان دور،... اما چرا؟ چه شده است که قناعت از زندگی‌مان رخت بربسته و گاهی اگر کسی را ببنیم که جوراب سوراخش را کوک زده است یا لباس‌های چند سال پیشش را می‌پوشد، به او ترحم می‌کنیم و گاهی تا تحقیرش پیش می‌رویم؟ دکتر «فردین علیخواه»، در این باره می‌گوید: «در گذشته، عمدتاً این زنان و به‌طور خاص مادران خانواده بودند که در چارچوب وظایف خانه‌داری، جوراب‌های سوراخ دیگر اعضای خانواده را می‌دوختند. این روز‌ها اشتغال زنان در بیرون از خانه، افزایش‌یافته و وقت برای آنان، به کالایی کمیاب بدل شده است. غیر از این تغییر، حتی زنان خانه‌دار هم دنبال فرصت‌های فراغتیِ خاص خود هستند و زمان چندانی برای اموری مانند ترمیم لباس‌ها ندارند. از طرفی در دهه‌ی اخیر، پرستیژ اجتماعی بسیار مهم شده است و ما دوست داریم که در چشم دیگران بدرخشیم و با وسایل و کالایی که مصرف می‌کنیم، از نظر وجهه‌ی اجتماعی، خوب جلوه کنیم. باکلاس‌بودن، تعبیری عمومی از این وضعیت است. این روز‌ها، هویت عمدتاً از طریق مصرف ساخته ‌و پرداخته می‌شود. تعریف دیگران از من، براساس چیز‌هایی‌ست که مصرف می‌کنم. اگر دیگران متوجه شوند که جورابِ سوراخِ ترمیم‌شده پوشیده‌ایم، وجهه‌ی اجتماعی‌مان خدشه‌دار خواهد شد. در سال‌های اخیر، اتفاقی دیگر نیز افتاده است که برخی آن را زیبایی‌شناختی‌شدن زندگی روزمره یاد می‌کنند؛ یعنی ما در همه‌چیز و همه‌جا، نظیر غذا، لباس و چیدمان داخلی خانه، دنبال معیار‌های زیبایی‌شناختی می‌گردیم و دوست داریم پاهای‌مان نیز قشنگ به نظر آیند. این روز‌ها، افراد تلاش می‌کنند جوراب‌های‌شان هم، تأمین‌کننده‌ی معیار‌های زیبایی‌شناختی‌شان باشد.» به نظر شما، واقعاً پوشیدن لباس‌های سال‌های گذشته و ترمیم جوراب‌ها، شلوارها و مانتوها، نشانه‌ی ضعف اقتصادی است؟ پس هنر قناعت چه معنای دارد؟ اگر ما در عصر سرعت و دویدن دنبال موفقیت‌هایی که گاه ارزش چندانی هم ندارند، لذت قناعت را تجربه نکنیم، بیشتر ضرر کرده‌ایم یا اگر باورهای‌مان را تغییر ندهیم؟ اگر ما که مادر هستیم، به فرزند خود ارزش قناعت‌کردن را منتقل کنیم، اگر سلیقه‌ی زیباشناختی او را منحصر به پوشیدن برندها نکنیم، اگر با شوقی واقعی از او تمجید کنیم که لباس‌هایش را مرتب نگه‌می‌دارد و پولِ خرید لباس نو را با نیازمندان شریک می‌شود، او در روزهای بزرگ‌سالی دنبال برندپوشی، عمل‌های جراحی و مدهای بی‌سروته خواهد رفت؟ وصله‌زدن جوراب‌های سوراخ، شاید در نگاه اول مسئله‌ای ساده و پیش‌پاافتاده به نظر بیاید، اما می‌تواند نشانگر یک باورِ عمیق و یک سبکِ زندگی با رنگ‌وبوی قناعت باشد. بانوی موفق کارآفرین موفق اصفهانی «درد یک زن را فقط یک زن می‌فهمد»، دیالوگی‌ست که «نفیسه عروجی»، متولد اصفهان می‌گوید. او ۳۸ساله است و با این‌که مدت زیادی از کار جدی‌اش در زمینه‌ی کارآفرینی زنان روستایی نگذشته است، طی مدتی که از شروع کارش می‌گذرد، توانسته است بیش از صد نفر به شکل مستقیم و بیش از پنجاه نفر به شکل غیرمستقیم را بر سر کار گمارد. او که در زمینه‌ی صنایع دستی کشورمان ایران قدم‌های مؤثری برداشته است، می‌گوید: «با علاقه‌ی وافری که به فرهنگ و هنر کشورم و عرق خاصی که به اصفهان داشتم، به‌ کارکردن در حوزه‌ی صنایع دستی روی‌آوردم و اکنون، نزدیک به دوسال است که به‌صورت حرفه‌ای، در حوزه‌ی روستا و یک سال و شش ماه است که در شرق اصفهان، در زمینه‌ی صنایع دستی، بوم‌گردی، گردشگری و اشتغال، فعالیت می‌کنم و در کل، اشتیاق زیادی به کارکردن در حوزه‌ی هنرهای شرق ایران در من به وجود آمده است.» عروجی با گذراندن دوره‌های MBA و کارآفرینی در شورای عالی بانوان اتاق بازرگانی استان اصفهان، توانست نه‌تنها به مردم شهر زادگاهش، بلکه به همه‌ی ایران خدمتی بزرگ بکند و نیز با لبیک‌گفتن به منویات رهبر عزیز کشورمان، درباره‌ی تولید داخلی به‌عنوان مشاور نهاد ریاست‌جمهوری در حوزه‌ی مناطق محروم، در اصفهان انتخاب شد و افتخارات بی‌شماری را به دست آورد که از آن جمله تندیس کارآفرین برتر در بخش تجربیات موفق از شورای عالی بانوان اتاق بازرگانی اصفهان در اسفند ۹۵، بانوی نمونه‌ی کارآفرین در بخش اقتصاد مقاومتی در حوزه‌ی روستاها توسط نهاد ریاست‌جمهوری در فروردین ۹۶ و نیز کارآفرین برتر استان اصفهان در حوزه‌ی صنایع دستی در بخش شرق اصفهان در خرداد ۹۶ است. او که کارآفرینی موفق است، می‌گوید: «زن‌ها، باید با یکدیگر اتحاد داشته باشند.» هزاران نفیسه عروجی، در گوشه‌وکنارِ ایران‌زمین در حال فعالیت هستند. اگر شما هم می‌خواهید دست به کار شوید، فقط به کمی پشت‌کار و انگیزه نیاز دارید؛ چون زنان ایرانی، ایده‌های بسیار دارند و توکلی قوی.